یاس باغ مصطفی بعد ازپدرخشکیده شد
از جفای ظالمان برگ وبر او چیده شد
آنقدر در ماتم بابا زجان ناله کشید
قوت هر روز وشب زهرا سرشک دیده شد
لااقل با من بگو از حالت ای نیکوسرشت
ای نگاهت بهر حیدر برتر از باغ و بهشت
رنگ رخسارت خبر می دهد از سر ضمیر
چه کسی روی کتاب عمر تو «پایان» نوشت
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ،
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ،
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه ،
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود .
نظرات شما عزیزان: