تاب درزنجير يك گام به سوي شناخت امام سجاد آفتاب درزنجير ...آف

آفتاب درزنجير

برخورد امام سجاد با شتر خود

در نقل دیگر آمده که این شتر سراسیمه از چراگاه آمد و گردن خود را روی قبر نهاد و در خاک غلطید، امام باقر علیه‏السلام دستور داد او را به چراگاه بازگرداندند. این است معنی محبت و انسانیت، به راستی فکر کنید کسی 3520 فرسخ بر شتری سوار شود و مسافرت کند، حتی یک بار به آن شتر تازیانه نزند!! در آن شبی که امام سجاد علیه‏السلام از دنیا رفت، ساعاتی قبل فرزندش امام باقر علیه‏السلام را فراخواند و به او فرمود: «آب وضویی بیاور».
امام باقر علیه‏السلام فرمود: آب وضو حاضر کرد. امام سجاد علیه‏السلام فرمود: این را نمی‏خواهم، زیرا مردار در آن است. امام باقر علیه‏السلام رفت و چراغ آورد، دید موش مرده‏ای در میان آب است، آب وضوی دیگر آورد. در این هنگام امام سجاد علیه‏السلام به فرزندش امام باقر علیه‏السلام فرمود: «پسر جانم، امشب همان شبی است که به من وعده (رحلت از این دنیا) داده‏اند، سفارش می‏کنم که برای شترم، اصطبلی بسازید، و علوفه‏اش را آماده کنید...»
امام سجاد علیه‏السلام از دنیا رفت و هنگامی که جنازه‏اش را دفن کردند، چیزی نگذشت که آن شتر، از اصطبل بیرون آمد و کنار قبر آن حضرت رفت و گردنش را روی قبر نهاد و ناله کرد و دیدگانش پر از اشک گردید. به امام باقر علیه‏السلام خبر دادند که شتر از اصطبل خارج شده و کنار قبر آمده است و ناله می‏کند. این خوی پر مهر امام سجاد علیه‏السلام است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 30 بهمن 1392برچسب:, ] [ 10:2 ] [ مريم ] [ نظر بدهید ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه